وفات حضرت معصومه سلام الله علیها
هرشب میان بستر خود گریه میکنی با حـال گریه آور خود گریه میکنی اصلا تمام اهـل جهان گـریه میکـنند تا با نگـاه مضطر خود گریه میکنی سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است با هر اشـارۀ سر خود گـریه میکنی هرلحظه خواهرانه رضا را صدا زدی از دوری بـرادر خود گـریـه میکنی کشتی عـمر ناب تو پهلو گرفته است در لحظههای آخر خود گریه میکنی وقتی که خیره بر در و دیوار میشوی داری به یاد مادر خود گریه میکنی آتـش میان سـاحت گـلخـانه پا گرفـت در بین کوچهها نفس مرتضی گرفت |